یک واحد پردازنده را در نظر بگیرید که با ورودی و خروجیهای لازم به یک تک قطبی متصل است. منظور از تک قطبی، یک سیستم بسته است که ما تنها به رفتار بیرونی آن دسترسی داریم. واحد پردازنده برای شناسایی این تک قطبی که آنرا از این پس Major Gitic مینامیم، آن را از ورودیاش تحریک و پاسخ تحریک را دریافت و بررسی میکند. واحد پردازنده از دو قسمت تشکیل شده است:
- پردازنده سمت راست که به بررسی دروندادها میپردازد و تحریکهای گاه تصادفی را برای ارسال به خارج آماده میکند.
- پردازنده سمت چپ که به کنترل ورودی و خروجیها مشغول است.
ارتباط دو پردازنده از طریق یک باس نهچندان سریع داخلی تأمین شده است. همچنین یک مسیر بازخورد از پردازنده سمت راست به ورودی از خارج پردازنده سمت چپ تشکیل شده است که برای پردازنده سمت چپ transparent است.
- پردازنده سمت راست که به بررسی دروندادها میپردازد و تحریکهای گاه تصادفی را برای ارسال به خارج آماده میکند.
- پردازنده سمت چپ که به کنترل ورودی و خروجیها مشغول است.
ارتباط دو پردازنده از طریق یک باس نهچندان سریع داخلی تأمین شده است. همچنین یک مسیر بازخورد از پردازنده سمت راست به ورودی از خارج پردازنده سمت چپ تشکیل شده است که برای پردازنده سمت چپ transparent است.
پردازندهها از نسل پردازندههای سیلیکونی موجود بسیار قویتر هستند. اینها میتوانند از جنس Quantum Computer ها یا WetWare باشند. از طرفی تعداد بسیار زیادی از این مجموعه پردازنده با ورودی و خروجی و بازخورد در اختیار داریم، که از طریق ورودی و خروجیها یک شبکه عصبی بزرگ را تشکیل میدهند. این شبکه به اندازه کافی بزرگ هست که پردازندههای سمت چپ به آگاهی برسند. پردازندههای سمت چپ به Minor Gitic متصل هستند. Minor Gitic با هر n -1 پردازنده (n تعداد کل پردازندههاست) همان Major Gitic است. با افزایش آزمایشها (تحریک Major Gitic و دریافت پاسخ توسط پردازندهها)، پردازندهها به تدریج به سه گونه داده دسترسی پیدا میکنند:
۱ - پاسخهای Minor Gitic که در مجموع رفتار مشابهی را برای همه پردازندهها نشان میدهد.
۲ - پاسخهای دیگر پردازندهها که در مجموع به بروز آگاهی منجر میشود.
۳ - پاسخهای نامشترک و غیر قابل پیشبینی که در واقع از مسیر باز خورد دریافت شدهاند.
از آنجا که پردازنده سمت چپ نسبت به پردازنده سمت راست آگاهی ندارد، با مشاهده تفاوت بین دو گروه اول دادهها با گروه سوم مدل زیر را پیشنهاد میکند:
۱ - پاسخهای Minor Gitic که در مجموع رفتار مشابهی را برای همه پردازندهها نشان میدهد.
۲ - پاسخهای دیگر پردازندهها که در مجموع به بروز آگاهی منجر میشود.
۳ - پاسخهای نامشترک و غیر قابل پیشبینی که در واقع از مسیر باز خورد دریافت شدهاند.
از آنجا که پردازنده سمت چپ نسبت به پردازنده سمت راست آگاهی ندارد، با مشاهده تفاوت بین دو گروه اول دادهها با گروه سوم مدل زیر را پیشنهاد میکند:
از دید او، دو گروه اول پاسخها از Gitic دریافت میشوند و گروه سوم در واقع خود تحریکهایی از یک جعبه سیاه هستند که آنرا Minook مینامیم.
صورت مسأله این است: آیا هیچ نسبتی - مثلا بازنمایی - بین Minook و Gitic وجود دارد؟ آیا Minook مدلی از Gitic ارایه میکند؟ آیا میتوان یک Super Minook در نظر گرفت به گونهای که Minook هر پردازنده رونوشتی از آن باشد؟
در نظر دارید که تا اینجا بین دو گونه اول تفکیک کاربردی نکردیم. اجازه دهید، پاسخهای گونه دوم را هم به یک سیستم سوم نسبت دهیم و سؤالهای بالا را در مورد نسبت این سیستم سوم با Gitic و Minook تکرار کنیم:
صورت مسأله این است: آیا هیچ نسبتی - مثلا بازنمایی - بین Minook و Gitic وجود دارد؟ آیا Minook مدلی از Gitic ارایه میکند؟ آیا میتوان یک Super Minook در نظر گرفت به گونهای که Minook هر پردازنده رونوشتی از آن باشد؟
در نظر دارید که تا اینجا بین دو گونه اول تفکیک کاربردی نکردیم. اجازه دهید، پاسخهای گونه دوم را هم به یک سیستم سوم نسبت دهیم و سؤالهای بالا را در مورد نسبت این سیستم سوم با Gitic و Minook تکرار کنیم:
۱ نظر:
ارسال یک نظر