۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

پیوستگی من


این گسستگی من‌ها در طول زمان است. یک نوع دیگر هم چند شخصیتی عصب‌شناختی است، مثل موردی که از قطع ارتباط دو نیم‌کره چپ و راست مغز پیش‌ می‌آید. اما یک شکل فانتزی چند شخصیتی است که به نظرم فقط برای خود گول زنی است. کسانی که مثل من شب‌ها فلسفه می‌خوانند و روز‌ها مهندسی و فکر می‌کنند این دو شخصیت را می‌توانند از هم جدا کنند. یا زن و شوهری که با هم همکار و بدتر این‌که یکی‌شان رئیس دیگری باشد و آن‌وقت اصرار داشته باشند که مسایل زناشویی‌ش
ان را سر کار نیاورند و مشکلات کارشون رو خونه نبرند. من فکر نمی‌کنم این شدنی باشد. بر عکس، «من» یک هویت پیوسته است. یکی از ایرادهای این پیوستگی مثلا اینست که فلسفه خوانی با مدیریت نمی‌سازد، حالا هر چه هم اصرار داشته باشی که این دو را با هم قاطی نکنی!

هیچ نظری موجود نیست: