نوشتههاى تارنماى شرکت را ويرايش مىکردم، که موضوعى توجه دوباره و يا چندبارهام را جلب کرد. اين طولانى بودن جملهها حتا در نوشتههاى فنى - مثل تارنماى شرکت ما - که تا به انتهاى جمله برسى اولش را فراموش کردهاى. پيش از اين جايى انگار خوانده بودم که اين سبک نگارش مربوط به فرهنگهايى است که سابقهى ديکتاتورى دارند و گرنه در فرهنگهاى آزاد جملهها کوتاه هستند.
در مورد خودم، احساس کردم اين عادت حتا به سبک کد نويسىام هم سرايت کرده! در HDL شما به يک سيگنال يا رجيستر فقط در يک بلاک مىتوانيد مقدار بدهيد. به همين دليل اگر قرار است روى يک سيگنال يا رجيستر در جاهاى مختلف و بنا بر شرطهاى مختلف کارى انجام دهيد، دو راه داريد، يا State Machineهاى جدا با سيگنالها و رجيسترهاى ميانى داشته باشيد و بعد در يک بلوک جدا و با استفاده از سيگنالها يا رجيسترهاى ميانى کارتان را انجام دهيد و يا مثل من همهى شرطها و حالتها را يکجا جمع کنيد و State Machineهاى چند صد خطى داشته باشيد که بعدا خودتان هم سر و تهاش را گم کنيد.
مىبينيد اين ديکتاتورى با ما چه کرده!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر