۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

لحظه‌شمار کودتاى 25 مرداد


لحظه‌شمار کودتاى 25 مرداد

حميد احراري

دکتر محمد مصدق:

"زندگي هرکس در جامعه محکوم به زوال است از اين چه بهتر که من تا سرحد امکان در راه خدمت به وطن کوشيده‌ام و اکنون زندگي برايم سخت و صعب شده است و "سياست خارجي" به دست عمال خود، از من انتقام مي‌کشد تا از بين بروم و از افراد ملتم نخواهم که آنها وظيفه خود را در راه خدمت به وطن و مبازره براي تحصيل آزادي و استقلال با شرافت و استقامت انجام دهند."1 (زندان لشگر 2 زرهي- 14 شهريور 1333)

آيت الله کاشاني:

"خداوند عادل است و آنچه امروز بر مصدق گذشته نتيجه عدل خداوندي است ... او براي برقراري جمهوري مي‌کوشيد. مصدق 4 ماه قبل مي‌خواست که شاه را از ايران اخراج نمايد،‌ ولي من نامه‌اي نوشته و از او خواستم که از مسافرت خودداري نمايد و شاه هم موقتاً از فکر سفر منصرف شد- يک هفته قبل، مصدق شاه را مجبور کرد که ايران را ترک نمايد، اما شاه با عزت و محبوبيت چند روز بعد بازگشت ... در اينجا ملت شاه را دوست دارد و رژيم جمهوري مناسب نيست."2 (در مصاحبه با روزنامه‌ي‌ المصري روزنامه کيهان 17 شهريور 1332)

طرح کودتا (جمعه 23 مرداد)

23 مرداد ماه مقدمات کودتا توسط شوارتسکف، شاه و سرلشگر زاهدي فراهم شده و آماده اجرا بود. طبق قرار مي‌بايست ساعت يک بعد از نيمه شب با حمله واحدهاي گارد سلطنتي به شهر به فرماندهي سرهنگ نصيري و چند واحد ديگر از شهر تهران، کودتا عملي گردد. اما بعلت اينکه جزئيات نقشه کودتا ساعت 5 بعد از ظهر همان روز به وسيله‌ي‌ حزب، در اختيار نخست‌وزير قرار داده شد، کودتا عقيم ماند و کودتاچيان نيم ساعت بعد از نيمه شب با پرتاب موشک سفيدي انصراف از کودتا را به واحدهاي کودتاچي ابلاغ کردند.3

آغاز کودتا: شنبه 24 مرداد

  • ساعت 8 الي 9 صبح: در منزلي واقع در تجريش، جلسه‌اي با شرکت کيم روزولت و سران کودتا تشکيل مي‌شود. زاهدي باند کودتا را در "باغ مقدم" جمع مي‌کند و تصميم کودتا را به آنها ابلاغ مي‌نمايد.4
  • ساعت 11 صبح: زاهدي وزراء و صاحب منصبان حکومت آينده را نصب مي‌کند. "سرلشگر دفتري (خواهرزاده مصدق) به سمت رئيس شهرباني، سرتيپ دادستان به سمت فرمانداري نظامي و سرلشگر باتمانقليچ به سمت رئيس ستاد ارتش منصوب مي‌شوند."5
  • ساعت 2 بعدازظهر: به "باغ مقدم" خبر مي‌رسد که مأموران فرمانداري نظامي از محل اختفاي زاهدي مطلع شده‌اند و به زودي به باغ حمله خواهند کرد. همه محل را ترک مي‌کنند. زاهدي را به خانه يک بازرگان در حوالي ايستگاه پسيان مي‌برند.6
  • ساعت 2/5 بعدازظهر: مأموران فرمانداري نظامي به باغ مقدم حمله مي‌کنند و باغ و عمارت را وارسي مي‌کنند، از زاهدي خبري نيست.7
  • ساعت 5 بعدازظهر: مصدق رئيس ستاد ارتش، سرتيپ تقي رياحي، را احضار مي‌کند. نسبت به عدم تحويل تانگ‌هاي مستقر در سعدآباد اعتراض مي‌کند. مصدق دو روز قبل دستور داده بود تانک‌هاي گارد جاويدان مستقر در سعدآباد به شهر منتقل شوند. "رياحي با خشونت پاسخ مي‌دهد" ديگر اميدي به باقي ماندن دولت ملي ندارد، "فکر مي‌کرد شب آخر است".8
  • ساعت 6 بعدازظهر: مصدق با ابوالقاسم اميني،‌ کفيل وزارت دربار ملاقات مي‌کند. به او نسبت به تأخير در تحويل تانگ‌هاي سعدآباد اعتراض مي‌کند. شايعه‌ي کودتا را طرح مي‌کند و ... اميني مي‌گويد: "شاه با تحويل تانک‌ها موافقت کرده است به شرطي که نقل و انتقال آنها بدون سر و صدا انجام شود".9
  • اين تانگ‌ها قبل از 25 مرداد در باغشاه مستقر شده بود. سرهنگ دادستان به فرماندهي پادگان منصوب شده و چند تانگ در اختيارش گذاشته بودند. در روز 24 مرداد بخشنامه‌ي محرمانه‌اي رسيده بود که افسران و افراد پادگان حق ندارند از سربازخانه خارج شوند. راهي براي تماس به خارج وجود نداشت.10
  • حوالي ساعت 7 بعدازظهر: سروان فياضي (افسر سازمان نظامي حزب توده) با سازمان جوانان تماس مي‌گيرد. سازمان جوانان در باغ شاه مستقر بود. فياضي مي‌گويد: "قرار است امشب کودتا کنند".11
  • ساعت 7/5 الي 8 عصر: نصيري دستور مي‌دهد که واحد مستقر در پادگان به سوي خانه مصدق حرکت کنند. فياضي امتناع مي‌کند واز همان‌جا به خانه مصدق تلفن مي‌کند.12
  • ساعت 8 عصر: کودتاچيان که نقشه روز قبلشان قبلاً لو رفته بود،‌ اين بار عمليات ضربتي خود را آغاز مي‌کنند. کودتا رسماً آغاز مي‌شود.13
  • حدود ساعت 8/5 عصر: کاظم زرنگار (نماينده نيويورک تايمز در ايران) به همراه مخبر روزنامه نيويورک تايمز به خانه علي‌اصغر فرهمند مي‌روند. فرهمند مدير کل دفتر انتشارات و تبليغات دکتر مصدق بود. خبرنگار مي‌گويد: "چند ساعتي نخواهد گذشت که دولت مصدق و شما دود مي‌شويد و به هوا خواهيد رفت."14
  • ساعت 9 شب: نصيري فرمان عزل شاه را براي نفرات تحت امر خود قرائت مي‌کند.15
  • ساعت 10 شب: سرهنگ دوم مبشري (عضو سازمان نظامي حزب) به خانه کيانوري مي‌رود و خبر کودتا را به او مي‌دهد.16 افسران سازمان نظامي قبل از آنکه دستوري از حزب دريافت کرده باشند خبر کودتا را به سرگرد فولادوند (از طرفداران مصدق) رسانده بودند.17
  • دقايقي بعد ساعت 10 تا 10/5: کيانوري به مصدق تلفن مي‌زند. با عصبانيت!! به او مي‌گويد: "حرف ما را باور نکرديد،‌ اين هم نتيجه‌اش". مصدق متقابلاً سپاسگزاري مي‌کند. کيانوري حرف‌هاي شب پيش را تکرار مي‌کند و مي‌گويد: "فرد مبارزي را در رياست ارتش بگماريد". کيانوري مي‌گويد: "مصدق نپذيرفت". کيانوري شب قبل پيشنهاد کرده بود: "ما دوستان بسيار باارزش و فداکاري در ميان افسران داريم که پست‌هاي حساس فرماندهي ندارند. ما حاضريم اين افراد را به شخص شما معرفي کنيم، از آنها براي دفاع از خانه خودتان و براي پست‌هاي مهم فرماندهي استفاده کنيد. تنها از اين راه مي‌شود جلو خطر را گرفت." کيانوري مي‌گويد: "دکتر مصدق سپاسگزاري کرد و گفت: "نگراني شما بيش از اندازه است. آنها کاري از پيش نخواهند برد. من به سرتيپ دفتري اعتماد کامل دارم. او به من خيانت نخواهد کرد. اگر باز هم چيزي پيدا کرديد از همين راه مرا مطلع سازيد."18
  • ساعت 11 شب: کودتاچيان دست به کار شدند. براي دستگيري دکتر حسين فاطمي وزير خارجه، مهندس حق‌شناس وزير راه و مهندس غلامحسين زيرک‌زاده حرکت کردند. کودتاچيان همه تلفنهاي ستاد ارتش را بريده بودند.19 نقشه آن بود که نصيري ساعت 11 شب از باغ شاه حرکت کند و براي ابلاغ حکم به منزل مصدق برود. ساعت 11/5، باتمانقليچ به ستاد ارتش برود و امور را تحويل بگيرد. فرزانگان به عنوان وزير پست و تلگراف، براي تحويل گرفتن بي‌سيم و فرستنده‌ي تهران برود. رضا کي‌نژاد و صادق نراقي به ملاقات سرتيپ دفتري که براي رياست شهرباني در نظر گرفته شده بودند بروند. ديگران هم هريک به کار بپردازند و مأموريتي انجام دهند. ساعت 12 يا نيم بعد از نيمه شب هم زاهدي و پسرش به اتفاق گيلانشاه به باشگاه افسران که براي مقر نخست‌وزيري بطور موقت در نظر گرفته شده بود، بروند20 همچنين قرار بود طبق نقشه مقارن با حرکت نصيري به طرف منزل مصدق، گروهان مستقر در جلو کاخ نيز به کودتاچيان بپيوندند.21
  • ساعت 11 تا 11/5: مصدق به رئيس ستاد ارتش در زعفرانيه اطلاع مي‌دهد که به ستاد ارتش در زعفرانيه اطلاع مي‌دهد که به ستاد ارتش برود،‌ حدود ساعت 11 رئيس شهرباني را به ستاد مي‌خواهد و به او درباره‌ي وقوع کودتا هشدار مي‌دهد.22 سرتيپ کياني معاون ستاد را هم مأموريت مي‌دهد که با بازديد واحدهاي گارد شاهنشاهي و گارد گمرکي که در باغ شاه مستقر بودند به آنجا برود. سرتيپ کياني به باغشاه که مي‌رسد "وضع را غيرعادي مي‌بيند" و به وسيله نصيري بازداشت و زنداني مي‌گردد. نصيري "سرهنگ 2 زند کريمي را به ستاد ارتش مي‌فرستد." که او هم "کمي بعد از نيمه شب" به ستاد ارتش مي‌رسد و "جريان توقيف سرتيپ کياني را مشروحاً" گزارش مي‌دهد و اظهار مي‌دارد که نصيري با "چهار کاميون افراد گارد و يک تانگ" به منزل مصدق رفته است.23
  • چند دقيقه‌اي از ساعت يازده گذشته نصيري به زاهدي و ديگران تلفني خبر مي‌دهد که حرکت کردم. و با "چهار کاميون نظامي مسلح و دو جيپ ارتشي و يک زره‌پوش به سوي خانه مصدق حرکت مي‌کند. کودتاچيان کليه‌ي‌ چراغ‌هاي اطراف خيابان کاخ و خيابان کاخ را خاموش کرده‌اند تا تاريکي هم کمکي باشد. 24
  • ساعت 11/5 تا 12: حدود ساعت يازده و نيم، باتمانقليچ هم به اتفاق مصطفي مقدم از مخفيگاه زاهدي در منزل کاشانيان (شميران،‌ پسيان) به طرف ستاد ارتش حرکت مي‌کند" در ساعت 11:40 عده‌اي از افسران و سربازان گارد به منزل آقاي مهندس حق‌شناس وزير راه و تيمسار سرتيپ رياحي رئيس ستاد ارتش و مهندس زيرک‌زاده نماينده سابق مجلس حمله نموده و چون تيمسار رياحي در آن موقع در منزل نبوده و مهاجمين با تهديد فرزند خردسال ايشان نيز نتيجه‌اي حاصل نکردند،‌ آقايان مهندس حق‌شناس و مهندس زيرک‌زاده را با جامه‌ي‌ خواب تحت‌االحفظ از منزل خارج نموده و جبراً‌ به صورتي اهانت‌آميز به سعدآباد بردند و در اطلاق افسر کثيف محبوس ساختند. در بين راه نيز مهندس حق‌شناس را با تفنگ مضروب و مصدوم نمودند. قبلاً‌ نيز عده‌اي ديگر به منزل جناب آقاي دکتر فاطمي وزير امور خارجه رفته و ايشان را هم به همين صورت بازداشت کرده بودند. کمي بعد از نيمه شب آقايان مذکور را به وسيله‌ي کاميون گاردشاهنشاهي به ستاد ارتش آوردند تا به تصور اينکه نقشه آنها عملي شده است و مراکز حساس ديگر به تصرف مهاجمين درآمده بازداشت نمايند. (دومين اعلاميه دولت مصدق درباره‌ي کودتا،‌ 3 بعدازظهر 25 مرداد)25
  • 30 دقيقه پس از نيمه شب: چهار کاميون سرباز و دو جيپ و يک زرهپوش به فرماندهي سرهنگ نصيري به خانه‌ي نخست‌وزير مراجعه کردند و به بهانه تقديم يک نامه‌ي محرمانه از طرف شاه اجازه‌ي ورود خواستند. همين که جريان را به اطلاع نخست‌وزير رساندند،‌ دستور داد که سرهنگ نصيري و همراهان او را توقيف نمايند.26.
  • گفته‌اند که واحد همدست کودتاچيان که مأمور از بين بردن افراد گارد خانه‌ي‌ مصدق بود، يعني ستوان شجاعيان به محاصره‌ي نصيري و افرادش مي‌پردازد.27
  • با وجود اينکه عمال کودتا تا مقداري از وظايف خود را انجام داده بودند، پس از توقيف سرهنگ نصيري آنها نيز به تدريج دستگير و زنداني شدند و تا صبح روز 25 مرداد اکثر افسران شرکت‌کننده در توطئه کودتا دستگير و سربازان گارد شاهنشاهي نيز خلع سلاح شدند.28

کودتا در نطفه خفه شد

  • روز 25 مرداد همين که خبر شکست کودتا به اطلاع عامه مردم رسيد، مردم با شور و شعف بي‌سابقه‌اي به خيابان‌ها ريختند و در تظاهرات عمومي شرکت نمودند.29 در کلاردشت شاه هم که دو شب متوالي است خواب به چشمش راه نيافته است،30 از جريان شکست کودتا به وسيله راديو خبردار مي‌شود و همچنانکه قرار بوده به همراه ثريا،‌ همسرش و خاتم، خلبانش و آتاباي به طرف رامسر حرکت مي‌کند تا از آنجا با طياره به بغداد برود.31
  • مردم فرار شاه را جشن مي‌گيرند و مجسمه‌هاي او را پايين مي‌کشند32 دکتر حسين فاطمي در روزنامه باختر امروز نوشت: خائن هميشه خائف است. کودتاي اجنبي وقتي نقش بر آب شد، شاه به اولين سفارت انگليس پناه برد. شکر خدا را که آخرين پايگاه سي ساله انگلستان يعني دربار ننگين پهلوي منهدم شدکه جز اراده شما نمي‌توانست اين کانون را منهدم کند.31

وقتي فرداي پس از کودتاي 28 مرداد فاطمي را در حالي که در چهل درجه تب مي‌سوخت،‌ براي تيرباران مي‌بردند،‌ اثبات شد که ملت هنوز اراده‌اي از خود ندارد.

————————

منابع و مآخذ:

1- رسيدگي فرجامي، ص 301- 302

2- مکتوبات،‌ ص 28

3- گذشته چراغ راه آينده، ص 635/ تجربة 28 مرداد، ص 280/ حزب توده ايران و دکتر محمد مصدق ص 36/ باختر امروز شماره (1173)/ شجاعت شماره (17)

4- کيم روزولت ص 164/ تجربه 28 مرداد ص 280/ کودتا ص 35-34

5- رسيدگي فرجامي ص 31/ کيم روزولت ص 151

6- کيم روزولت مأخذ يادشده/ رسيدگي فرجامي ص 31

7- باختر امروز 1173/ رسيدگي فرجامي ص 31

8- باختر امروز 1173/ شجاعت (26/5/32)

9- رسيدگي فرجامي ص 32

10- تجربة‌ 28 مرداد ص 278

11- خاطرات اسماعيل فياضي از تجربة 28 مرداد ص 278

12- پيشين

13- تجربة 28 مرداد ص 281/حزب توده ايران و دکتر محمد مصدق ص 35-36

14- رسيدگي فرجامي ص 32

15- حزب توده ايران و دکتر محمد مصدق ص 36

16- رسيدگي فرجامي ص 32

17- باختر امروز 1173/ شجاعت (26/5/32) خاطرات خيرخواه به نقل از تجربة 28 مرداد ص 279

18- تجربه 28 مرداد ص 280/ حزب توده ايران و دکتر محمد مصدق ص 36

19- پيشين ص 36-37

20- رسيدگي فرجامي ص 33

21- مقاله سروان داورپناه و سروان فشارکي، روزنامه اطلاعات 28 مرداد 58 ص 4/تجربه 28 مرداد ص 282

22- مذاکرات جلسه 23 دادگاه مصدق، به نقل از رسيدگي فرجامي ص 33-34

23- اعلاميه دوم دولت (25 مرداد 1332) به نقل از رسيدگي فرجامي ص 34- اين خبر باختر امروز هم نقل شد.

24- پيشين ص 34

25- پيشين ص 34

26- گذشته چراغ راه آينده ص 636

27- روزنامه اطلاعات 28 مرداد 1358 مقالة داورپناه و فشارکي

28- گذشته چراغ راه آينده ص 636

29- پيشين ص 638

30- مأموريت براي وطنم ص 133 به نقل از رسيدگي فرجامي ص 37

31- رسيدگي فرجامي ص 37

32- باختر امروز شماره 1173 / همچنين در گذشته چراغ راه آينده ص 638


پ.ن. اين مقاله در آخرين شماره‌ى
دريچه‌ي گفتگو چاپ شده است. با تشکر از سياوش که متن آن را در اختيار من قرار دادند.


هیچ نظری موجود نیست: