یک نکته جالب تو این سفر، کارکرد حافظهام بود! نمیدونم این نشونه بالا رفتن سن است یا کارکرد معمول ذهن. داستان از این قرار بود که در طول سفر با یکی از همکاران همراه بودیم، به خصوص در هتل، سمینار، قطار و … و اون وقت ذهن من در تمام این مدت این دوستم رو تو خاطرهام با دوستی قدیمی که سالها پیش خیلی با هم صمیمی بودیم و چند سالی تو خوابگاه با هم زندگی کرده بودیم، جایگزین میکرد - میکنه. جالب اینکه الآن که هر دو از سفر برگشتهایم، تصور ذهنام از او هم به همان تصوری که از همکارم داشته برگشته؛ انگار که برای ذهن - یا ذهن من -دوست صمیمی که شبانه روز با هم باشی فقط یکی است …
وبگردی
- روشنفکری دینی و مسئلهی فقر
- متن قرآن و ماتن قرآن
- مجتهد شبستری و حجیت مفروضات خداناباوران در مقام فهم قرآن
- روایت محمد ارکون از سرگذشت خویش
- خدا و انسان در گودر
- چرا ما بینهایت احمق هستیم؟
- دموکراسی دیجیتال
- دانلود ترجمه فارسی کتاب «منشأ انواع» اثر چارلز داروین
- نظریه به زبان ساده
- تاملات خیابانی: نقد پوپر در فضای شهری
- تولد، غیبت و ظهور منجی در "اصول کافی" (۲)
- تأملی در بازنمایی رسانهای بتوارههای امروزی
- تولد، غیبت و ظهور منجی در اصول کافی (۱)
- سومین ناقل تکامل انسان چیست؟
- نظریات مرتبهبالاتر دربارۀ آگاهی
- اسلام استوایی
- ابن سینا "دوآلیسم" را قبل از دکارت مطرح کرده بود
- Neurosynaptic Chips for Cognitive Computing
- صدرالمتألّهین و عشق به زیبارویان
- از ارواح گذشتگان تا یهوه خدای
۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه
یک اشتباه
یک نکته جالب تو این سفر، کارکرد حافظهام بود! نمیدونم این نشونه بالا رفتن سن است یا کارکرد معمول ذهن. داستان از این قرار بود که در طول سفر با یکی از همکاران همراه بودیم، به خصوص در هتل، سمینار، قطار و … و اون وقت ذهن من در تمام این مدت این دوستم رو تو خاطرهام با دوستی قدیمی که سالها پیش خیلی با هم صمیمی بودیم و چند سالی تو خوابگاه با هم زندگی کرده بودیم، جایگزین میکرد - میکنه. جالب اینکه الآن که هر دو از سفر برگشتهایم، تصور ذهنام از او هم به همان تصوری که از همکارم داشته برگشته؛ انگار که برای ذهن - یا ذهن من -دوست صمیمی که شبانه روز با هم باشی فقط یکی است …
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر