۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

مشکل فلسفى يک پروژه مهندسى


من يک مشکل فلسفى با يکى از پروژه‌هايى که مشغولش هستم دارم. البته سعى مى‌کنم به قول همکارم موقع فلسفيدن بهانه نيارم که من مهندسم و موقع مهندسيدن نگويم که من فيلسوفم؛ هرچند به واقع من در فلسفه مهندسى مى‌کنم و در مهندسى هم مى‌فلسفم. به قول جناب وحيد البته واضح و مبرهن است که من دغدغه‌هاى زبان فارسى هم دارم. نمونه‌اش همين فلسفيدن!
اما موضوع از اين قرار است که من با يک پيمون (يا همان پيمانه به عنوان جاى‌گزين ماژول) سر و کار دارم که مى‌تونه وابسته به زمان باشه يا وابسته به تعداد يک رخ‌داد. وقتى با همکاران در مورد اين موضوع صحبت مى‌کنيم، اگر قرار باشه فارسى بگوييم، مى‌گوييم «زمانى يا …» که بايد بگوييم «شمارنده‌اى» ولى اين، هم سخت است و هم براى من تداعى «مکانى» مى‌كند.
از طرفى چنان‌چه در محيط‌هاى فنى رايج است، مى‌توانيم انگليسى بگوييم. در اين صورت مى‌گوييم «کانتى يا … » قاعدتا «تايمى» که البته من ياد «دکارتى» مى‌افتم. خلاصه اين پيمون در پروژه من مى‌تونه «زمانى باشد يا مکانى» و يا «کانتى باشد يا دکارتى» که البته معمولا مى‌گوييم «زمانى يا کانتى»

هیچ نظری موجود نیست: