۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

هوش تکاملى يا تصادفى


اين‌که خلقت‌باور باشى يا تکامل‌گرا يا براى اين‌که به دين دين‌داران بر نخورد هوش را تکاملى بدانى يا تصادفى، به نظرم در مهندسى و سياست بسيار مؤثر است. به داستان آفرينش در اسطوره‌هاى ميان‌رودان که توجه کنيد، مى‌بينيد که خدا يک‌بار با جشن و شادمانى دست به آفرينش مى‌زند و يک‌بار که انگار از نتيجه کار ناخشنود شده با خشم و غضب جهان را گرفتار طوفان مى‌کند تا به قول حافظ فلک را سقف بشکافد و طرحى نو در اندازد.
طرفداران انقلاب و تغييرهاى راديکال اين‌گونه فکر مى‌کنند. چرا؟ چون فکر مى‌کنند هوش جمعى که الآن خطا مى‌کند، طرح يک هوش توطئه‌گر است، که بايد آن طرح را پاره کرد و ما که از هوش برترى برخورداريم، طرح نويى دراندازيم. اما اگر بپذيريم که ۱-هوش جمعى مثل هر هوش ديگرى به تدريج شکل‌ گرفته و رشد کرده و ۲- هوش جمعى از هوش هر جمعى بيشتر است، آن‌وقت مى‌پذيريم که مثل ميرحسين کار را به شبکه‌هاى اجتماعى بسپاريم.
در اين ميان بد نيست به دوستانى که از دور گاه نقدى به جنبش سبز مى‌زنند، تلنگرى بزنيم که هان اين جنبش دوم خرداد نيست! شايد ادامه و نتيجه آن باشد ولى وقتى که آن‌سو از چه بايد کرد و چه نبايد کرد اين مردم مى‌گوييد، فقط کمى به خاطر بياوريد که اين‌جا سخن از باتوم و گاز اشک‌آور و بازداشت و شکنجه و تجاوز و ندا و سهراب است.
اين‌جا و در اين چهارماه اين هوش جمعى بود که کار مى‌کرد …
گفتم مهندسى و سياست. فکر کنم اصلا مهندسى يعنى تکاملى. طراحى شايد فکر دانشگاهى‌ها باشد که تازه من معتقدم علم هم تکاملى است. اصلا اگر بنا بر طراحى بود که نه علم بيش‌مى‌رفت، نه فن‌آورى. هربار دانشمندان و مهندسان داشتند کل طرح‌هاشان را به آتش مى‌‌کشيدند.
خوب مگه چيه؟! چى انتظار داريد بنويسم که نگران گير افتادن نباشم؟! همينه ديگه!!


هیچ نظری موجود نیست: