۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

sea of core

خيلى‌ها وقتى مى‌گويم که از سال ۷۳ تو ايران با FPGA کار مى‌کرده‌ام با تعجب مى‌پرسند که مگر آن‌موقع‌ها اصلا FPGA ساخته شده بود که تو ايران باهاش کار بکنى. حق هم دارند چون تازه چند سال بعد تو آزمايشگاه‌هاى بعضى دانشگاه‌ها مثل شريف و تهران سر و کله FPGA پيدا شد. به همين دليل هم من بين مهندس‌هاى سخت‌افزار هم‌دوره خودم شايد تنها کسى باشم که موقع طراحى خيلى behavioral فکر مى‌كنم … 
اولين FPGA که من با آن کار مى‌کردم به گمانم ۱۰۰۰ گيت داشت، که آن موقع‌ خيلى خيلى زياد بود. بعدها به FPGAهايى که چند ده يا چند صد هزار لاجيک‌سل داشتند مى‌گفتيم sea of gate، به خصوص که کم‌کم core‌هاى پردازنده به صورت سخت يا نرم روى FPGA آمده‌اند و اين امکان فراهم شد که شما سخت‌افزار و نرم‌افزارتان را به صورت لخت‌افزار پياده‌سازى کنيد.
از طرفى در دنياى پردازنده‌ها هم به دليل محدوديت‌هاى تکنيکى، که جاى طرحشان اين‌جا نيست، در کنار افزايش کارآيى هسته‌هاى پردازنده، به اضافه کردن تعداد هسته‌ها در سطح يک پردازنده پرداختند و امروزه ديدن پردازنده‌هاى چند core خيلى عادى است. اين روند تا ۲۰۲۵ به افزايش هزار core در هر پردازنده خواهد انجاميد. تصورش را بکنيد، آن‌ موقع طراحى که با آن پردازنده کار خواهد کرد حس و حال ۱۵ سال پيش من را خواهد داشت. افزايش تعداد اين هسته‌ها باز‌هم امکان‌پذير است تا جايى که به sea of core تبديل شود!
سيستم عاملى که حتا براى يک پردازنده هزار core لازم است، خيلى متفاوت از سيستم‌عامل‌هاى امروزى است. حتا ارتباط اين تعداد core ديگه از طريق buss امکان پذير نيست و با مفهوم Network On Chip رو به رو خواهيم بود. در سطح اين تراشه‌ها به Router‌هايى احتياج هست که اطلاعات را بين هسته‌ها مسيريابى کنند. با تجربه اينترنت، احتمالا handle کردن اين موضوع سخت نباشد.
خوب حالا ما يک درياى از هسته‌ها با مسيرياب‌هاى هوشمند داريم، چى فکر مى‌کنيد؟ 

من به يک شبکه عصبى قوى در سطح تراشه فکر مى‌کنم که از هوشمندى بسيار بالايى برخوردار خواهد بود. فکر کنيد يک اقيانوس از لاجيک‌سل که با يک تخمک اوليه (هسته ساده پردازنده) مى‌تواند شروع به رشد کند. اولين برنامه‌هاى نرم‌افزارى مى‌توانند، بر حسب نياز‌هايى که دريافت مى‌کنند، هسته‌هاى ديگرى را تشکيل داده، سيستم بعدى را که شامل هسته‌ها، برنامه و لاجيک مورد نظر است، طراحى، کامپايل و بارگذارى کنند و سامانه همين‌طور پيشرفته‌تر و پيچده‌تر شود، تا جايى که ديگه يک شبکه کاملا هوشمند تشکيل شود که خودش را بتواند با هر نيازى تطابق دهد. اين ساده‌ترين و مورد توافق‌ترين مفهوم هوش است.
فکر کنيد که توليد اين‌ تراشه‌ها در سطح ميلياردى و با ارتباطى که اين تراشه‌ها با يک‌ديگر مى‌توانند داشته باشند چه پتانسيل قويى نه تنها براى هوش که حتا براى آگاهى در سطح تراشه خواهد بود!! 


پ.ن. مطلب بالا را نوشته بودم که اين خبر را ديدم. از تعبير ecosystem خيلى خوشم آمد.
 

۲ نظر:

ناشناس گفت...

گمانم منظورتون Sea of ... بوده :)

2b||!2b گفت...

حق با شماست درستش کردم