۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه

هزینه مسکن


پریشب صاحب‌خونه‌ ما اومد و از ما خواست که ماهی پونصدهزار تومن به اجاره اضافه کنم، که من هم چون نمی‌تونم این مبلغ رو بدم مجبورم جابه‌جا بشم. برای این‌که وضع‌ام رو با همکارام در گروه تحقیقات بسنجم امروز صبح یک آمار سرانگشتی ازشون گرفتم. البته این‌که اجاره‌ها نسبت به سال قبل ۵۰ درصد اضافه شده رو از قبل می‌دونستم. معیاری که امروز از بچه‌ها پرسیدم نسبت هزینه مسکن به پایه حقوق‌شون بود. از همکارا خواستم مبلغ «قسط + اجاره‌ای که می‌پردازند - اجاره‌ای که می‌گیرند» را تقسیم بر پایه حقوق‌شون کنند. در مورد رهن هم مطابق عرف صدی سه حساب کنند. نمونه‌های زیر درصد هزینه مسکن همکاران به پایه حقوق‌شون است: ۵۶، ۵۵، ۶۳
، ۸۴، ۶۵، ۸۰، ۶۵، ۷۵، ۷۵، ۸۰، ۹۰، ۸۵، ۵۰، ۷۶، ۶۵ که به طور متوسط می‌شود ۷۰ درصد. البته دو نمونه را حذف کردم یکی خودم که ۱۵۰ بود و یکی هم ۳۸ به علت انحراف زیادی که با بقیه نمونه‌ها داشتند. در مورد انحراف از معیار خودم توضیحی دارم که جداگانه به آن می‌پردازم. در این‌‌جا فقط می‌خواهم به این نکته توجه بدم که:

در حالی که ۷۰ درصد حقوق همکاران در بخش مسکنی هزینه می‌شه که طی دو سال گذشته چهار برابر شده و تورم دیگر هزینه‌ها هم طبق آخرین آمار رسمی - و البته بسیار کم‌تر از واقعیت - فقط برای یک سال گذشته ۲۵ درصد است، افزایش حقوق یک سری از نخبه‌ترین فارغ‌التحصیلان بهترین دانشگاه‌های این مملکت با سال‌ها سابقه کار تخصصی؛ در دو سال گذشته تنها ۱۰ درصد بوده‌است. این در حالی است که سود شرکت در سال مالی گذشته (امسال هنوز اعلام نشده) فقط ۱۸ درصد نسبت به سال قبل از آن رشد داشته است!

پیدا کنید پرتقال فروش را.

هیچ نظری موجود نیست: