انقلاب اطلاعاتى عصر حاضر را با انقلاب صنعتى و انقلاب کشاورزى مقايسه مىکنند ولى من تا همين چند وقت پيش آن را همسنگ با پيدايش زبان و آگاهى مىدانستم. شايد هم لازم نباشد در اين قسمت برنامهام تجديد نظر کنم ولى انگار پىآمد اين انقلاب که پيشتر آنرا قيامت تکنولوژيک ناميدم، خيلى خيلى بزرگتر از پيدايش زبان است. به نظر خيلىها انفجارى که در پيش است با پيدايش چشم و بينايى قابل مقايسه است! اتفاقى که بين ۵۴۴ تا ۵۴۳ ميليون سال پيش روى داد: باز شدن چشم دنيا به نور!
پيش از ادامه اجازه دهيد بگويم با اصطلاح تکينگى براى اين پديده خيلى موافق نيستم. احتمالا کسى که اول اين اصطلاح را به کار برده زيادى رياضىوار فکر مىکرده. به زبان فيزيک و مهندسى شايد «شکست بهمنى» اصطلاح مناسبترى باشد!
من تو اين چند نوشته اخير بيشتر يا بهتره بگم همهاش به جنبه اطلاعات قضيه فکر مىکردم - بلند بلند البته! ولى خوبه جنبههاى ديگه رو هم در نظر بگيريم: به عنوان مثال جاىگزينى ميتوکوندرى سلول با نانوباترى! اين حتا از پيدايش سلولهاى حساس به نور هم، مهمتر است! اين ديگر همرتبه پيدايش سلولهاى هوازى است! انسان نه تنها مىتواند دستگاه عصبى خود را که تمام سلولهاى زنده دنيا را دگرگون کند!! اصلا دوست ندارم وارد بحثهاى اخلاقى در اين زمينه شوم، آنچه براىام مهم است بيشتر بحثهاى انتولوژيک و اپيستومولوژيک اين موضوع است.
در آيندهاى نه چندان دور شايد تا ۲۰۳۰ يا ۲۰۸۰ يا نه ۲۱۵۰ به هر حال حتا مفهوم حيات هم دگرگون خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر