هر وقت کار مهمى در پيش دارم، نمىنويسم تا به آن کار مهم برسم. چون نمىنويسم، افسرده و بيمار مىشوم و دست کم به خوبى از عهده آن کار مهم بر نمىآيم. چيزهاى زيادى هستند براى نوشتن توى سرم که توى سر هم مىزنند که بزنند توى صف، اينقدر که از دستشان عصبانى مىشوم و سرشان داد مىزنم که تا مرتب نشويد، در را باز نمىکنم … ولى توى دلم مىدانم که اين بهانه است؛ همهاش تقصير خودم است … ولى باز مىگويم صبر کن … مىترسم از روزى که آنها حوصلهشان سر برود و آسيمهسر بريزن بيرون …
وبگردی
- روشنفکری دینی و مسئلهی فقر
- متن قرآن و ماتن قرآن
- مجتهد شبستری و حجیت مفروضات خداناباوران در مقام فهم قرآن
- روایت محمد ارکون از سرگذشت خویش
- خدا و انسان در گودر
- چرا ما بینهایت احمق هستیم؟
- دموکراسی دیجیتال
- دانلود ترجمه فارسی کتاب «منشأ انواع» اثر چارلز داروین
- نظریه به زبان ساده
- تاملات خیابانی: نقد پوپر در فضای شهری
- تولد، غیبت و ظهور منجی در "اصول کافی" (۲)
- تأملی در بازنمایی رسانهای بتوارههای امروزی
- تولد، غیبت و ظهور منجی در اصول کافی (۱)
- سومین ناقل تکامل انسان چیست؟
- نظریات مرتبهبالاتر دربارۀ آگاهی
- اسلام استوایی
- ابن سینا "دوآلیسم" را قبل از دکارت مطرح کرده بود
- Neurosynaptic Chips for Cognitive Computing
- صدرالمتألّهین و عشق به زیبارویان
- از ارواح گذشتگان تا یهوه خدای
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر